چگونه کارنامهی آزمون خودودیگران راارزیابی کنیم؟
روشهای غلط ارزیابی را که به آن عادت کردهاید کنار بگذارید. به جای شروع از نقاط ضعف، از نقاط قوت کارنامه آغاز کنید، عواملی را که سبب نقاط قوت شده کشف کنید و آنگاه به سراغ نقاط ضعف بروید.
کارنامه را با روش درست ارزیابی کنید. روش صحیح ارزیابی کارنامه دو دلیل مهم دارد: اولی سادهتر است و دومی عمیقتر و نیازمند فعالیت جدی شماست. بهتر است هر دو دلیل این روش را بدانید تا آگاهانهتر عمل کنید. اگر دانشآموز هستید یا پدر یا مادر یا معلم و استاد یا مشاور و پشتیبان، برای اجرای این روش باید خوب وقت بگذارید. ذهن خودتان را درگیر کنید و علاوه بر آن گفتوگو کنید تا کشف کنید و به نتایج مهم و تأثیرگذار برسید.
روش
درست در ارزیابی کارنامه چگونه است؟ روش درست در ارزیابی
کارنامه نیاز به یک تغییر نگاه و تغییر بینش دارد.
پارادایم شیفت: در بررسی کارنامه ابتدا از نقاط قوت آغاز کنید. دیدگاه خود را تغییر دهید و به جای آنکه ابتدا روی نقاط ضعف متمرکز شوید ابتدا از نقاط قوت شروع کنید.
شروع از نقاط قوت دو تأثیر و فایدهی مهم دارد. تأثیر اول را بسیاری از افراد با کمی تفکر متوجه میشوند. فایده و تأثیر اول اگرچه خیلی مهم است، اما فایدهی دوم تعیینکنندهتر است و اثر آموزشی بسیار عمیقی دارد و ذهن شما را بهشدت درگیر میکند و اگر آن را بهدرستی اجرا کنید سبب افزایش و تعمیق موفقیتها و زمینهساز موفقیتهای بعدیتان میشود.
فایدهی اول برای شروع از نقاط قوت این است: وقتی نقاط قوت خود را میبینید اعتمادبهنفس و خودباوریتان افزایش مییابد و حس خوبی نسبت به خودتان پیدا میکنید، یعنی عزت نفستان هم افزایش پیدا میکند. همانطور که اشاره کردم این فایده را بسیاری از مردم با کمی تفکر متوجه میشوند اما در برابر این فایدهی اول و این استدلال، برخی مخالفان میگویند توقف روی نقاط قوت سبب خوشباوری و خوشخیالی و سکون میشود و مانع از حرکت به جلو و پیشرفت خواهد شد. آنها تصور میکنند آنچه را دارم، دارم، پس نیازی نیست که به آن فکر کنم، بلکه باید به دنبال چیزهایی باشم که ندارم. باید به دنبال جبران ضعفها باشم و کمی شادی و خوشحالی برای نقاط قوت کافی است. آنها فکر میکنند انسان توانمند کسی است که دائماً در جستوجوی افقهای جدید و دستاوردهای جدید و کامل شدن باشد و به آنچه دارد قانع نشود. به هر حال دلیل اول را که چرا باید از نقاط قوت شروع کنیم، بسیاری از مردم خیلی زود درک میکنند. برای برخی قانعکننده و کافی است اما برای گروهی دیگر که ذهن نقادی دارند به اندازهی کافی قانعکننده نیست؛ به همین دلیل یا بر مبنای عادت دیرین و رایج یا بر مبنای هدایت ذهن نقاد، به سوی ضعفها و بررسی ضعفها متمایل میشوند و ترجیح میدهند به جای تأمل روی نقاط قوت به بررسی ضعفها بپردازند. آنها توجه ندارند که نقاط قوت زمینهی بیشتری برای کشف راهکارها و روشها را ایجاد میکنند.
دلیل دوم و فایدهی مهمتر برای شروع از نقاط قوت این است: با تفکر روی نقاط قوت میتوانید روشها را کشف کنید.
کشف روشهای موفق که از طریق تمرکز و تفکر روی نقاط قوت پدید میآید، دلیلی مهمتر و اساسیتر برای شروع از نقاط قوت است که علاوه بر ایجاد هیجانات مثبت و افزایش اعتمادبهنفس و عزت نفس سبب درگیر شدن ذهن و تفکر و تعمق شدید میشود و راه را برای موفقیتهای بعدی هموارتر میسازد.
خوب به این موضوع توجه کنید هیچ موفقیتی تصادفی نیست و حتماً عواملی زمینهساز آن موفقیت شده است. پس خوشحال شدن و شاد شدن کافی نیست، باید کار دیگری هم انجام دهید که از خوشحالی و شادی و افزایش اعتمادبهنفس و افزایش عزت نفس مهمتر است. باید فکر کنید. ذهنتان را درگیر کنید و به علتها و روشها و راهکارهایی که سبب موفقیت شما در کارنامهتان شده است بیندیشید تا علتها را کشف کنید. بله علتها را باید کشف کنید. واژهی "کشف" تعبیر اغراقآمیزی در اینباره نیست. شما ممکن است در موضوعی که موفق شدهاید نتوانید دلایل موفقیت خودتان را توضیح دهید. این امر اتفاقاً خیلی زیاد رخ میدهد که مردم نمیتوانند دلایل موفقیت خود را توضیح دهند. جالب است به عنوان مثال این را بدانید که من در اکثر مواردی که با اولیای رتبههای برتر صحبت میکنم و از ایشان میپرسم که برای فرزندانشان چه کار کردهاند که به نتایج درخشان رسیدهاند معمولاً توضیحات اندکی دارند و به غیر از مقداری تعارفات چیز زیادی نمیگویند. این موضوع برای اولیایی که تحصیلات بالاتری هم دارند مثلاً دبیر یا استاد دانشگاه یا پزشک و مهندس هستند، نیز صادق است. آنها هم توضیحات زیادی دربارهی روشهایشان نمیدهند. تنها زمانی که چندین مورد را به ایشان یادآور میشویم مشخص میشود که تعداد زیادی از روشهای مؤثر را اجرا کردهاند اما دربارهی آنها دانش آشکار ندارند؛ یعنی نمیتوانند این روشها را برای خود و دیگران بیان کنند و حداکثر به این مقدار بسنده میکنند که «محیط خانه را برای فرزندمان آرام نگه داشتیم و خود دانشآموز فرد سختکوش و باهوشی بود». اکثر دانشآموزان برتر هم در مورد نقش و تأثیر پدر و مادرشان فقط به این بسنده میکنند که «من خودم را مدیون پدر و مادرم میدانم»؛ اما دریغ از کمی توضیح و بیان روشها. علت این است که ما معمولاً از موفقیتها شاد میشویم اما دربارهی آنها زیاد فکر نمیکنیم یا خیلی کم فکر میکنیم و دانشهای ضمنیمان و روشهایی را که عملاً به کار میبریم به سطح "دانش آشکار" و قابل بیان، به خود و دیگران ارتقا نمیدهیم. وقتی نمیتوانیم چیزی را توضیح دهیم یعنی یا اصلاً آن را نمیدانیم یا دربارهی آن فقط دانش ضمنی و مبهم داریم. وقتی عمل میکنیم و حتی موفق هم میشویم اما نمیتوانیم روشهایمان را توضیح دهیم یعنی دانش آشکار نداریم؛ به همین دلیل باید علل و عواملی را که سبب نقاط قوت شده است کشف کنیم. دلایل نقاط قوت را باید کشف کنیم و اصلاً نباید این دلایل را دستکم بگیریم و از کنار این عوامل رد شویم و بگذریم. موفقیتها یا در اثر سختکوشی و تلاش زیاد ایجاد شده است یا در اثر به کار بستن روشها و استراتژیهای مشخصی که شما به کار بردهاید.
تمرکز روی نقاط قوت باید موجب این کنکاش و جستوجوی ذهنی و این گفتوگو شود که بهراستی علت موفقیت خودتان یا فردی که کارنامهی او را بررسی میکنید چیست. هر چهقدر استراتژیها و روشهای بیشتری را کشف کنید بیشتر کمک میکنید تا آن موفقیتها تداوم یابد. بهتر است دربارهی علل و روشهای موفق گفتوگو کنید و آن روشها را بنویسید. علل موفقیت خواه حاصل تلاش و سختکوشی باشد و خواه حاصل کاربست روشها و استراتژیها باید آنها را ثبت کرد. حتماً به این نکته توجه کنید که هر فردی روشهای مخصوص خود را دارد و باید در کنار یادگیری از روشهای دیگران، روشهای موفق خود را بشناسد. این کار اعتمادبهنفس و عزت نفسی از نوع و جنس دیگر به دانشآموز میدهد: اینکه من انسان اندیشهپردازی هستم. روشها و اندیشههای خودم را دارم و در حوزهی روش و اندیشه چیزی برای گفتن و عرضه کردن دارم و تنها مصرفکنندهی ایدهها و روشهای دیگران نیستم. این نوع خودباوری، متفاوت و حتی شاید برتر از نمره یا موفقیتی است که دانشآموز کسب کرده است؛ اینکه بداند او تنها مصرفکنندهی ایدهها و روشهای دیگران نیست بلکه خود او هم تولیدکننده است و حرفی برای گفتن دارد.
سؤال: فایدهی عملی و تأثیرگذار شناخت و کشف روشها و راهکارهای موفقیت چیست؟
اولین تأثیر کشف روشهای موفق این است که آن روشها را با تأکید بیشتری ادامه خواهید داد. دنیای مبهم و درهم و برهم روشها، مشخص و واضح خواهد شد و ذهن مبهم به ذهن شفاف تبدیل میشود و اثربخشی روشها باز هم بیشتر خواهد شد و موفقیت تداوم خواهد یافت. آن که میداند چه میکند و ذهن واضح و شفافی دارد از آن کس که ذهن مبهمی دارد و سردرگم است به مراتب نتایج بهتری خواهد گرفت. روشهای موفق را کشف کنید، بشناسید، تحسین کنید و ادامه دهید. آنگاه نتایج بهتری خواهید گرفت و دور موفقیتها با سرعت و شتاب بیشتری ادامه خواهد یافت.
دومین تأثیر کشف روشهای موفق تعمیم آنها به حوزههای دیگر بهویژه حوزههای مشابه است. وقتی یک روش مؤثر و موفق را شناختید میتوانید آنها را به درسها و موضوعات دیگر نیز تعمیم دهید. ممکن است این روشها در جاهای دیگر هم کارساز باشند.
البته بدیهی است که با اتکا به نقاط قوت و کشف روشهای موفق نمیتوان به همهی چالشها پاسخ داد و همهی ضعفها را برطرف کرد. چگونگی پرداختن به نقاط ضعف و مقابله با چالشها را در مقالهی دیگری توضیح خواهم داد، اما تأکید میکنم ابتدا از نقاط قوت کارنامه شروع کنید و حتماً به کشف روشها و استراتژیهای موفق خود یا دانشآموزتان بپردازید. دانشآموزان را انسانهای اندیشهورز و خلاق بپنداریم. در اینجا استثنایی وجود ندارد. همهی دانشآموزان قدرت تشخیص دارند. همه میتوانند فکر کنند و کشف کنند. هم ما و هم خود آنها باید تواناییهای اندیشهورزی ایشان را باور کنیم و کمک کنیم تا این توانایی از قوه به فعل درآید.
خلاصهی اجرایی
- بهترین درسهایتان (نقاط قوت پایدار خود) را مشخص کنید.
- راجع به روشهایی که سبب موفقیت شما شده است فکر کنید.
- دربارهی این روشها با دیگران هم گفتوگو کنید (دوستان، پدر و مادر، پشتیبان).
- روشهای خود را بنویسید (دانشآموزان برتر روشها و استراتژیهای بیشتری دارند).
- روی روشهایتان تمرکز کنید و در آزمونهای بعدی هم آنها را اجرا کنید. نتیجهتان باز هم بهتر خواهد شد.
بعضی از این روشها برای درسهای مشابه هم مفیدند. در درسهای دیگر هم روشهایتان را بیازمایید. ممکن است نتیجهبخش باشد.
- روشهای موفق شما برای تعداد زیادی از درسها، کیفیت مطالعهتان را بهتر خواهد کرد و سبب خواهد شد برای تولید روشهای دیگر انگیزه و تواناییتان بیشتر شود.
- ۹۳/۱۰/۰۸