تکنیک برتر 18
تکنیک
18: کنترل میزان درک -(CHECK
FOR UNDERSTANDING)رانندگان
خوب هر پنج ثانیه آینهشان را چک میکنند. منتظر ماندن برای یادگیری از اشتباهات
در تصادف به مراتب خیلی گران تمام خواهد شد. معلمان نیز احتیاج دارند تا دانشآموزانشان
را مرتباً در حال تدریس کردن از لحاظ فهم مطلب چک کنند تا از نتیجهی گران یک
ارزیابی نهایی جلوگیری کنند. ابتدا لازم است که دادهها را جمعآوری کنید، سپس
احتیاج دارید که به آن دادهها پاسخ دهید تا مطمئن شوید که یادگیری اتفاق میافتد.
جمعآوری
دادهها- به صورت سنتی، یک معلم ممکن است از
دانشآموزان بخواهد یکی از دلایل بروز «جنگ داخلی» را نام ببرند و ممکن است سه
دانشآموز اشتباه پاسخ دهند و فقط دانشآموز چهارم پاسخ درست را بدهد. معلم ممکن
است با خود بگوید، "اُ…، خوب است، آنها بالاخره به پاسخ رسیدند." اگر
چه معلم قهرمان فکر میکند، "فقط یکی از چهار دانشآموز این را متوجه میشود،
من باید به مطالب قبلی برگردم،" با نمونهگیری یک گروه کوچک از دانشآموزان
که نمایندهی یک گروه بزرگ هستند معلمان میتوانند از فهم دانشآموز آگاه شوند.
مهم است که از چندین دانشآموز با تواناییهای متفاوت برای پاسخ دادن سؤال شود تا
دادههای کافی فراهم شود. برای اطمینان از صحت و دقت دادهها، همچنین باید قابل
اعتماد بودن دادهها (اینکه دانشآموزان چندین مرتبه پشت سر هم به جواب درست
برسند) و اعتبار و صحت (آیا سؤال در خصوص همان اطلاعاتی است که شما به دنبال آن
هستید) را کنترل نمایید. دو راه برای جمعآوری دادهها وجود دارد، با پرسیدن سؤال
و از طریق مشاهده، برای مشاهده کردن در کلاس بچرخید و به دنبال عدد و انواع
اشتباهاتی که دانشآموزان مرتکب میشوند باشید. دادهها را برای مراجعهی بعدی روی
کاغذ بیاورید. راه دیگر برای مشاهده کردن استفاده از لوحهاست (کاغذ یا تختهی
کوچک) برای اینکه دانشآموزان پاسخهایشان را بالا نگه دارند طوری که شما بتوانید
میزان درک آنها را چک نمایید. شما همچنین میتوانید برای جمعآوری دادهها به
همان اندازه از روشهای غیرکلامی استفاده نمایید، مانند"اگر پاسخ شما A است یک انگشت و
اگر B است دو انگشت را بالا نگه دارید."
پاسخ دادن به دادهها- معلمان معمولاً در کنترل فهم داده ها نسبت به پاسخ دادن به آن دادهها بهتر هستند. اگر چه این در مرحلهی دوم حائز اهمیت است. اگر دانشآموزان متوجه نمیشوند، ادامه دادن تدریس معنی ندارد. لازم است که متوقف شوید و قسمت غیرقابل فهم را تصحیح کنید و فقط بعد از آن ادامه دهید. عدم فهم مطلب که ساعتها و روزها ادامه مییابد فقط تصحیح کردن را مشکلتر میسازد. در عوض، معلم قهرمان توقف میکند و مطالب را با روش دیگری دوباره تدریس میکند، مرحلهی مشکل ساز را دوباره تدریس میکند ("من فکر میکنم ما زمانی که به باقیماندهها میرسیم، کارمان سختتر میشود.") اصطلاحات چالش برانگیز را مورد شناسایی قرار میدهد ("من فکر میکنم واژهی مقسوم علیه ما را تا حدودی دچار مشکل میکند.") آهستهتر دوباره تدریس میکند یا دانشآموزانی را که متوجه مطلب نشدهاند را شناسایی میکند ("چند دقیقهای استراحت کنید تا من با چند نفر از شما جلوی کلاس بیشتر کار کنم.")
- ۹۳/۱۰/۱۷